مادر برگزيده

جلوه هايى ویژه از زندگى و فضايل حضرت شهربانو علیها السلام

سرآغاز

در ميان بانوان شايسته ، مادرانى بودند كه در طول تاريخ بشرى ، مسير توحيد را پيمودند و الگويى براى انسان ها شدند و با فداكارى هاى حيرت آورى در جبهه حق، نقش آفرينى كردند و نام و آوازه آنها بر تارک آسمان فضيلت و توحيد مى درخشد .

اين مادران با فضيلت در هر عصرى مادر ممتازى بودند كه هم خود وهم فرزندشان آيتى از آيات الهى بودند .

بدیهی است که خداى متعال اين مادران شايسته را برگزيد ، پاک و پاكيزه ساخت و بر تمام بانوان جهان در عصر خودشان برترى داد .

به نظر مى رسد مهم ترين نقشى كه مادران برگزيده ، ايفا كردند ، همان نقش مادرى آنها بود كه توانستند نور الهى را با تمام وجودشان پرورش دهند و حجّت الهى را به عرصه وجود بياورند .

جوهر صدق و صفا از امهات *** سیرت فرزند ها از امهات

ص: 117

به سخن امير بيان ، اميرمؤمنان على علیه السلام : خداى سبحان ، پيامبران الهی را در برترين امانت گاه به امانت نهاد و در بهترين قرارگاه ها ، قرار داد كه از صلب كريمانه پدران ، به رحم پاک مادران ، انتقال داد .(1)

البته گرچه آفرینش نوری آن بزرگواران به نور واحدی برمی گردد ؛ ولی خدای متعال برخی از آنها را بر برخی دیگر برتری بخشیده است ....

از چنان مادرانى در جهان معنويت و فضيلت ، با عنوان « مادران پيامبران و امامان » ياد مى شود كه تاريخ بشرى نمونه هايى از آنها را براى جهانيان بازگو كرده است .

حضرت مريم علیها السلام مادر حضرت عيسى علیه السلام ، حضرت فاطمه بنت اسد ، مادر منظومه شمسى امامت ، از امیرالمؤمنین علی علیه السلام تا حضرت بقیة اللّه الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف ، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام مادر يازده امام نور ، و حضرت شهربانو مادر نُه پيشواى هدايتگر .

جالب است كه هر يک از اين مادران ، زندگى پر رمز و رازى دارند و خداى سبحان اينان را آيتى براى جهانيان قرار داده و تنها ، جلوه هاى ويژه اى از زندگى سراسر نور اينها را در دنياى فانى به نمايش گذاشته است .

بنابر آنچه گذشت ، نمونه قرآنی چنین مادرانی ، مادر حضرت عيسى علیه السلام ، حضرت مريم علیها السلام است که قرآن کریم از این مادر و فرزندش به عنوان آیتی برای جهانیان یاد می کند و مى فرمايد : (وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَّ)؛(2)

ص: 118

1- . نهج البلاغه ، خطبه 94.

2- . سوره انبيا ، آيه 91.

ما او و پسرش را نشان و آيتى بزرگ براى جهانيان قرار داديم .

چرا كه به راستی خدای سبحان سرگذشت زندگى آنها را عبرتى براى خردورزان و انديشمندان قرار داده است .

آری ، بنابر بیان قرآن کریم ، هر بار که حضرت زكريا علیه السلام در محراب نزد حضرت مریم علیها السلام می رفت ، نوعى خوراكى مى يافت و مى گفت :

يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا ؟ اى مريم ! اين ، از كجا براى تو آمده است ؟

حضرت مریم علیها السلام می گفت :

هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ؛(1)

اين از جانب خداست ، كه به راستی خدا به هر كس بخواهد ، بى شمار روزى مى دهد .

به سخن دیگر ، خدای متعال هر کسی را شایسته بداند ، آنچه اراده کند برای او عطا می کند .

خدای بزرگ در آیه ای دیگر از زبان فرشتگان این گونه به جایگاه بلند حضرت مریم علیها السلام اشاره می کند و می فرماید :

(يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ)؛(2)

ص: 119

1- . سوره آل عمران ، آيه 37.

2- . همان سوره ، آيه 42.

ای مريم ! به راستی خدا تو را برگزيده و پاک ساخته ، و بر تمام زنان جهان ( عصر خود ) ، برتری داده است .

با این کلید واژه قرآنی و با تکیه بر گزارش های معتبر حدیثی و با استناد به گزاره های عقلی ، روشن می شود که نمونه اى از آن مادران برگزيده ، حضرت شهربانو علیها السلام مادر بى همتاى امام سجاد علیه السلام است که در عصر خویش بانوی شایسته ای بود که از سویی به عنوان همسر امام و از سوی دیگر به عنوان مادر امام انتخاب شده بود .

برش هایی از زندگی مادر برگزیده

در یک نگاه کوتاه می توان دید که حضرت شهربانو علیها السلام چه جایگاه رفیعی دارد ؟

این مهین دخت کریمه ، همسر امام حسين علیه السلام است . عروس رسالت و امامت ، جد بزرگوار همسرش آخرین فرستاده خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و سلم است .

این بانوی ارجمند ، پدر همسری همچون سیدالاوصیاء اميرمؤمنان على علیه السلام و مادر همسری همچون فاطمه زهرا علیها السلام دارد. برادر همسر او ، امام حسن مجتبى علیه السلام و خواهر همسر او عقيله بنى هاشم حضرت زينب كبرى علیها السلام است .

به عبارت دیگر ، سخن از حضرت شهربانو علیها السلام سخن از پیامبران الهی و چهارده نور پاک و فضایل بی شمار آن بزرگواران علیهم السلام است .

ص: 120

با رویکرد به این جایگاه بی مانند ، چگونه مى توان اين بانوى اصيل را شناخت ؟

كدام قلم را ياراى قلم فرسايى و كدام بيان، توان سخن پردازى در جايگاه ويژه اين بانوى با فضيلت را دارد ؟ هرگز .

مگر آنکه از خودش خواست و در آستانه خانه اش نشست ؛ چراکه خانه پرشکوه او از « خانه هایی است که خدا اذن داده که هرلحظه جایگاه و منزلت و عظمت و شکوه آنها ، رفعت یابد و نام خدای مهربان در آنها یاد شود که در آنها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مى كنند ».(1)

و مگر آنکه به حضرتش توسل جست و مهرش را در دل پرورید تا مهر آن بانوی مهرپرور به جوش آید و اجازه سخن پردازی و قلم فرسایی در این وادی مهر و رحمت دهد . و چه زیبا سرود آنکه سرود :

کتابِ فضل تو را ، آب بحر کافی نیست *** که تر کنم سرانگشت و صفحه بشمارم

زندگى پر رمز و راز حضرت شهربانو علیها السلام مادر نمونه عصر خویش که خود آیتی برای جهانیان است ، ما را واداشت كه با عنایات امام عصر علیه السلام به اندازه فهم خود ، در دوران غیبت آخرین یادگار خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام با چشم پوشی از گزارش های گونه گونی که در این زمینه نقل شده ، به برش هايى از زندگى شگفت آن بانوى برگزيده ، راه يابيم .

ص: 121

1- . برگرفته از آیه مبارکه 36 سوره نور.

نوری در جستجوی نور

حضرت شهربانو علیها السلام ، در جستجوی خاندانى است كه از نور الهى آفريده شده اند ، نور خدا در روى زمين هستند وهمه انسان ها در پرتو نور عالمتاب آنان به نور الهى راه مى يابند .

از این رو، این بانوی برگزیده نیز نورى بود كه در جستجوى نور الهى مى گشت تا در ميان انوار تابناک خداى رحمان بدرخشد ومنظومه شمسى نه گانه پيشوايان نور را به جهانيان به ارمغان آورد .

خداى سبحان به انسان های خدا باور مى فرمايد :

( فَآمِنُوا بِاللّه ِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا )؛(1)

از اين رو ، به خدا و رسول او و نورى كه ما فرو فرستاديم ايمان بياوريد .

دومين پيشوا از نسل پاک حضرت شهربانو علیها السلام ، شكافنده علوم؛ یعنی حضرت امام محمد باقر علیه السلام در تفسير اين آيه كريمه مى فرمايد :

النُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّد علیهم السلام إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة؛(2)

به خدا سوگند ، منظور از « نور » نور امامان از آل محمد علیهم السلام تا روز رستاخيز هستند .

آن گاه امام باقر علیه السلام فرمود :

ص: 122

1- . سوره تغابن، آيه 8.

2- . الكافى، ح1 ، ص194.

وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ ، وَ هُمْ وَاللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ... ؛

به خدا سوگند ، آنان همان نور خدا هستند كه فرو فرستاده است . به خدا سوگند ، آنان نور خدا در آسمان ها وزمين هستند ....

از اين روست كه انسان هاى خردمند هماره در جستجوى نورند و از تاريكى به نور هجرت مى كنند .

هجرت يا اسارت ؟!

به نقش سرنوشت ساز هجرت در راه خدا ، در همه اديان الهى اشاره شده است . قرآن كريم نيز با گويش هاى گوناگون انسان ها را به هجرت دستور داده و از مهاجران در راه خدا تمجيد كرده است .

جالب است كه در اين كتاب آسمانى ، از پيامبران الهى و اهل بيت عصمت و طهارت علیهم السلام به عنوان مهاجران نمونه ياد شده اند .

از اين روست كه قرآن مجيد داستان هجرت حضرت ابراهيم علیه السلام را از زبان خليل خدا این گونه بازگو مى كند :

( إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ )؛(1)

من به سوى پروردگار خود مهاجرت مى كنم كه او عزيز و حكيم است .

ص: 123

1- . سوره عنكبوت ، آيه 26.

روى اين اصل اساسى ، حضرت شهربانو علیها السلام با شناختى كه از نور وجود خويش داشت ، در جستجوى نور الهى بود و به همين روى، پيش از آنكه در مسير هجرت ، لباس اسارت به تن كند ، شبى در عالم رؤيا به زيارت پيامبر خدا صلی الله علیه وآله و سلم و

ريحانه او حضرت زهرا علیها السلام و دردانه او حضرت سيدالشهدا علیه السلام شرف ياب مى شود و مسير سرنوشت ساز حركت نور به نور در همان عالم، رقم مى خورد .(1)

بانوى برگزيده در جستجوى همين نور بود كه لباس اسارت به تن كرد و شهر به شهر با همه هستى خويش ، رنج اين سفر معنوى و طولانى را با آن شرايط ويژه ، به جان خريد و به شوق دیدار کعبه آمال خود خم به ابروی خود نیاورد و الگویی برای همه منتظران نور شد .

اگر با هدف رسیدن به کعبه دل ها ، در بیابان های عصر غیبت گام بر می دارند ، هرگز نومید نشوند و از رنج ها و دردهایی که در راه ، از سرزنشگران و خارهای مغیلان می بینند ، به دل نگیرند و به مسیر مهر خود ادامه دهند .

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم *** سرزنش ها گر کند خار مغیلان، غم مخور

این بانوی با اصالت و نجیب براى وصال به امام زمان خويش ، لحظه شمارى مى كرد ، كاروانى از دلدادگان ديدار با نور را در امپراطورى بزرگ

ص: 124

1- . مرآت العقول ، ج6 ، ص6.

ايران نمايندگى مى كرد و براى دريافت مدال افتخار مادر برگزيده به حضور امام زمان خويش گام برمی داشت .

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم *** سرزنش ها گر کند خار مغیلان ، غم مخور

ورود به شهر هجرت

و اين گونه زمان سپرى شد و بنابر گزارشى ، شاهزاداه ايرانى وارد شهر هجرت ؛ يعنى مدينه منوره شد .

وقتى اين بانوى نور به مسجد پيامبر رحمت صلی الله علیه وآله و سلم وارد شد ، با نور جمالش ، مسجد درخشيد .(1)

مسجد شهر، روشن از او شد *** شهربانو به دهر بانو شد

همه مردم در شكوه وعظمت اين شاهزاده ، مبهوت شدند ، سكوت بر مسجد حكم فرما شد . امیر مؤمنان علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و شاید برخی دیگر از بنی هاشم در مسجد حضور داشتند و از نزدیک این رویداد شگفت را مشاهده می کردند .

خليفه وقت كه در ظاهر در جايگاه نور الهى نشسته بود ، به سمت او گام برداشت .

به یقین این بانوی کمال جو ، پیش از این ، با فطرت پاک خویش و نیز طبق رویایی راست ، با آخرین فرستاده الهی و خاندان پاک و معصوم او علیهم السلام آشنا شده بود . اینک می دید رفتار و گویش کسی که بر مسند خلافت تکیه زده ،

ص: 125

1- . الكافى، ج1 ، ص467 ، حديث 1.

با روش و منش دادگرانه و مهر و رحمت آن بزرگواران ، نه تنها سازگاری ندارد ؛ بلکه ستم و جور در تار و پود او تنیده است .

از این رو ، اين بانوى عفيف و اصيل با جرأت ستودنى و با روحیه ستم ستیزی ،

او را شايسته پاسخ نديد و از پاسخ به او خوددارى كرد .

مهین دخت ایرانی در بدو ورود به مدینه با برائت و دوری و رویگردانی از نماینده ستم ، در حضور بازماندگان خمسه طیبه ؛ یعنی امیر مومنان علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام و مردم مدینه، نخستین بخش از کمال دین خود را ارائه کرد . (1)

در محضر نور

اميرمؤمنان على علیه السلام كه نور الهی و امام زمان آن دوران بود ، از نزدیک همه حرکات و گویش های این اسیر آزاده ایرانی را زیر نظر داشت . وقتی چنین رفتار ستودنی را از او دید ، دومین بخش از کمال دین او را که پذیرش ولایت اهل بیت علیهم السلام است ، به تصویر کشید و به واقع در نقش پدری ، که به تعبیر پیامبررحمت صلی الله علیه وآله و سلم پدر امت است و بر فرمانبران آنها

ص: 126

1- . بنابر روایتی زیبا پنجمین امام از نسل پاک حضرت شهربانو علیها السلام ؛ یعنی امام رضا علیه السلام می فرماید : كَمالُ الدّينِ وَلايَتُنا وَ البَراءَةُ مِن عَدُوِّنا؛كمال دين در ولايت ما و بيزارى جستن از دشمن ماست . ( مستطرفات السرائر ، ج3 ، ص 149 ؛ بحارالانوار، ج 27 ، ص 58).

ولایت دارد ،(1) سخن آغاز كرد و با آن شاهزاده ايرانى که هم از امت رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم است و هم بانویی فرهیخته و با کرامت ، به گفت وگو نشست . (2)

با این گفت وگوی صمیمانه ، شاه دخت ایرانی دومین بخش از کمال دینش را که همان پذیرش ولایت اهل بیت علیهم السلام بود ، به صاحب ولایت حضرت علی علیه السلام نشان داد .

شهربانو و مریم امت

گفت وگوی امیر بیان به زبان فارسی و مادری آن بانوی با جلالت در شهری که به لغت دیگری سخن می گویند ، نقطه امید روشنی در دل آن اسیر آزاده ، پدید آورد ؛ به گونه ای در اوج غربت ، دل به امیر مؤمنان علی علیه السلام سپرد و همچون دختری نجیب ، به پرسش های پدری مهربان ، پاسخ می داد .

امیر مؤمنان علی علیه السلام از او پرسید : نام تو چیست ؟

ص: 127

1- . بنابر روایتی امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید : من از رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم شنیدم که هماره می فرمود :أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ لَحَقُّنَا عَلَیْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَیْ وِلَادَتِهِمْ فَإِنَّهَا نُنْقِذُهُمْ إِنْ أَطَاعُونَا مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ وَ نَلْحَقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِیَّةِ بِخِیَارِ الْأَحْرَارِ ؛ من و علی پدران این امت هستیم و حق ما بر آنان از حق پدرانشان که آنان را به دنیا آورده اند، بیشتر است؛ زیرا ما آنان را در صورت فرمانبری از ما ، از آتش دوزخ نجات داده و به قرارگاه ابدی ( بهشت جاوید ) می بریم و به واسطه عبودیت خدا ، به برگزیدگان آزاده ملحق می سازیم . ( بحار الانوار ، ج23 ، ص 259).

2- . بصائر الدرجات ، ح1 ، ص593 ، حديث 1186.

او با نجابت تمام پاسخ داد : شاه زنان . (1)

شاه زنان ؛ یعنی سالار بانوان جهان .

با این پاسخ ، امیر مؤمنان علی علیه السلام به یاد همسر والامقام خود حضرت فاطمه علیها السلام افتاد . همان بانویی که حضرتش هماره به شخصیت و عظمت او می بالید و در ضمن افتخارات خود می فرمود :

ولی الفخر بفاطم وابیها *** ثم فخری برسول الله اذ زوجنیها(2)

من به فاطمه و پدرش مباهات می کنم ، آن گاه به رسول خدا می بالم که آن بانو را همسر من قرارداد .

به راستی اینجا شهر مدینه است . این شهر ، که با ورود پیامبر رحمت جلوه دیگری یافت ، بانویی دارد که گوی سبقت را از همه بانوان برگزیده تاریخ ربوده است . او محور آفرینش است . آن گاه که فرشته امین از پرتو وجود انوار خمسه طیبه جویا می شود ، خدای متعال او را محور قرار می دهد و می فرماید:

هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها...؛ (3)

آنان ، فاطمه و پدربزرگوار او ، همسر او و فرزندان او هستند ...

ص: 128

1- . دلائل الامامة ، ص194.

2- . فاطمه الزهراء علیها السلام بهجة قلب المصطفی صلی الله علیه وآله و سلم ، ص 119.

3- . عوالم العلوم ، ج 11 ، ص933.

همین بانویی را که خدای متعال محور هستی قرار داده ، رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم که جز از وحی سخن نمی گوید ، این گونه معرفی می فرماید :

ابْنَتِی فَاطِمَةُ سَیدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِین ؛(1)

دخترم فاطمه سالار بانوان جهان است .

آری، فاطمه زهرا علیها السلام برترین

بانویی بود که آفریدگارش بر زمینیان منت نهاد و با آن گل و میوه بهشتی - که بهشت هم به طفیل وجود او ، لباس هستی پوشیده بود - روزگار کوتاهی این کره تیره و خاکی را روشن ساخت .

افسوس که همین مسند نشینان ، به او ستم رواداشتند ، به بیت رفیع او هجوم آوردند فرزندش را کشتند و ....

از این رو ، این مهین دخت ایرانی به جهت جلالت و شکوهی که داشت سالار بانوان نامیده می شد، اکنون او در آستان مقدس سالار بانوان جهان حضرت فاطمه زهرا علیها السلام است . بایستی با حفظ شان این نام نامی ، نامی دیگر بر او نهاد . از این روبود که امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود :نه ، نام تو ، شهربانوست .

به راستی بانوی شهر، زیبنده شهربانو بود . ولی شکوه ، وقار ، عفت ، نجابت و اصالت این شاهزاده چنان جلوه داشت که امیر مؤمنان علی نام دیگری که در شان و عظمتش بود ، برگزید و به تعبیر گزارش های زیبایی :

ص: 129

1- . الامالی، شیخ صدوق ، ص26 و 298.

كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام سَمَّاهَا مَرْيَم ؛(1)

امیر مؤمنان علی علیه السلام او را مریم نامید .

آری، این بانوی شهر مدینه ، چه همگونی با حضرت مریم علیها السلام دارد که مریم نامیده می شود؟

با رضای خدا به امر علی علیه السلام *** نام آن برگزیده ، مریم شد

اگر حضرت مریم علیها السلام مادر یک عیسی علیه السلام است ، این بانوی بزرگوار مادر نه خورشیدی است که عیسی علیه السلام به

آن ستارگان فروزان می نازد .

اميرمؤمنان على علیه السلام در باره عروس گرامى خويش فرمود :

وَ هِيَ أُمُّ الْأَوْصِيَاءِ الذُّرِّيَّةِ الطَّيِّبَة ؛(2)

او مادر اوصيا وجانشينان ونسل پاک است.

امیر کلام و هادی امت با این سخن ، راه را به همه انسان های اندیشمند و سخن پرداز ، به روشنی نشان داد و فرمود :

من از مفصل این نکته ، مجملی گفتم *** تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

مهین دخت با کرامت

آری، بعد از این گفت و گوی وصف ناپذیر ، امیر مومنان علی علیه السلام با ولایت الهی خویش آن محفل را مدیریت کرد و یکبار دیگر به همگان

ص: 130

1- . مناقب آل ابی طالب :، ابن شهراشوب سروی ، ج 4 ، ص 176.

2- . الخرائج ، ج2 ، ص751 .

نشان داد که به راستی جانشین واقعی پیامبر رحمت کیست . از این رو رشته سخن به دست گرفت و بی آنکه به خلیفه خودخوانده اعتنا کند ، به مردم رو كرد و به جايگاه اصيل خاندانى حضرت شهربانو علیها السلام اشاره

كرد و فرمود :

أَكْرِمُوا كَرِيمَ كُلِّ قَوْمٍ ؛(1)

گراميان هر گروهى را گرامى بداريد.

با اين بيان رساى امير بيان ، جلوه اى ديگر از مقام و منزلت حضرت شهربانو علیها السلام ، براى جهانيان روشن شد .

و آن گاه كه حضرت شهربانو علیها السلام با امام زمانش سخن گفت و اين گونه پناه جهانيان اميرمؤمنان على علیه السلام به آن شاهزاده جليل القدر ، پناه داد و در برابر بيداد ستمگران از او دفاع كرد ، دلش آرام گرفت و همه رنج سفر و غربت و دورى از وطن را به فراموشى سپرد و رؤياى زيباى خود را تعبير كرد .

چراکه او مى دانست كه براى هدفى والا انتخاب شده و در مسيرى با عظمت و شكوه گام نهاده است .

همسری همتا

هنگامى كه اميرمؤمنان على علیه السلام به عنوان امام زمان و پدر مهربان، شاهزاده ايرانى را زير چتر حمايت خويش قرار داد و به صورت رسمى در حضور مردم اين مهین دخت ایرانی را با اصالت و كرامت خاندان معرفى

ص: 131

1- . دلائل الامامة ، ص194.

كرد ؛ به صورت عملى روشن شد كه حضرت شهربانو علیها السلام ستاره اى درخشان در آسمان كرامت و فضيلت است وهرگز يک انسان عادى نمى تواند ، همتا و همسر چنين ستاره با فضيلتی باشد .

از سويى تا انسان جايگاه و ارزش هاى وجودى خود را خوب نشناسد ، نمى تواند ، برای خود همتا وهمسرى متناسب با جايگاهش ، انتخاب كند .

حضرت شهربانو علیها السلام مى دانست كه خداوند متعال وجود شايسته او را ظرف نور امامت قرار داده است .(1)

از اين رو بود که مهین دخت سرزمین فارس در جستجوی همتاى خويش بود كه در همه ابعاد وجودى بتواند كفو وهمتاى او باشد .

به راستى چه كسى در آن انجمن بى نظيرى كه به وسيله اميرمؤمنان على علیه السلام و با حضور دو گل خوشبوى پيامبر رحمت امام حسن و امام حسين علیهم السلام اداره مى شد ، مى توانست همسر این مهین دخت گرامى باشد ؟!

البته در عالم معنا و رؤياى صادقه اى كه حضرت شهربانو علیها السلام ديده بود ، از سویی با نام و چهره دلرباى حضرت امام حسين علیه السلام آشنا شده بود و از سوی دیگر، در آن محفل نور مراسم خواستگارى وعقد ازدواج توسط پيامبر مهربانى ها انجام شده بود .(2)

ص: 132

1- . ر.ك: كفاية الطالب ، ص454.

2- . الخرائج والجرائح، ج2، ص751. در اين كتاب ارزشمند داستان جالبى به تفصيل در اين زمينه گزارش شده است .

اینک لحظه هاى ويژه اى در زندگى بانوى با كرامت رقم مى خورد . آفريدگار هستى او را از سرزمين نياى خود كه تمدّن چندين هزار ساله اى را با آيين زرتشتى تجربه كرده اند ، به تنها شهر جزيرة العرب ؛ يعنى مدينه منوّره و شهر پيامبر رحمت آورده تا با انتخاب همسر ، فصل جديدى را در عرصه ولايت وامامت رقم بزند .

آرى مهین دخت سرزمين فارس بايستى در آن شرايط ويژه همتا وهمسر خويش را انتخاب مى كرد تا در سايه سار زندگى مشترک به سوى كمال خود حركت كند و در آسمان كمال و فضيلت بدرخشد .

از اين رو بود وقتى از او پرسيدند : آيا قصد ازدواج دارى ؟!

با حُجب و حياى ذاتى كه داشت، ساكت شد و پاسخ نداد .

اميرمؤمنان على علیه السلام ، سكوت اين دخت با حيا را علامت رضايت دانست و فرمود : قد أراد وبقي الاختيار ؛

او ميل به ازدواج دارد ، فقط مانده چه كسى را برگزيند .

دگر باره رؤياى اين بانو در برابر ديدگانش ترسيم شد ، و ديده به چهره زيباى امام حسين علیه السلام باز كرد وبا احساس تمام به زبان فارسى كه نامحرمان با آن زبان بيگانه بودند ، لب به سخن گشود و به امام حسين علیه السلام اشاره كرد وگفت : هذا ان كنتُ مخيّرة ؛

اگر به اختيار من است ، من اين رادمرد الهى را به همسرى خود بر مى گزينم .

ص: 133

آن گاه امير عوالم هستى اميرمؤمنان على علیه السلام را ولى خود اعلام كرد . و آن پدر مهربان امّت ، با حذيفه عقد ازدواج حضرت امام حسين علیه السلام با حضرت شهربانو علیها السلام را اجرا كرد .(1)

بدين وسيله مهین دخت سرزمين كهن فارس به صورت رسمى به عنوان عروس ، به خاندان عصمت وطهارت علیهم السلام وارد

شد .

عروس آل الله

آری ، حضرت شهربانو علیها السلام با پیوند ازدواج با امام حسین علیه السلام فصل جدیدى از زندگى خویش را آغاز کرد و از میان بسیارى از دوشیزگان ممتاز عصر خود ، به سعادت سرمدی و عزت و شکوه ابدی رسید و مدال زیبای « عروسى ممتاز » را در خاندان رسالت و امامت از آن خود کرد .

آری ، اين بانوى ارجمند عروس برگزيده خاندانى است كه از آن ها با عنوان آل اللّه واهل البيت ياد مى شود . بنابر روایتی امام صادق علیه السلام می فرماید :

إِنَّمَا سُمُّوا آلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَنَّهُمْ فِي بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ ؛(2)

آنان را از آن رو آل اللّه گفتند كه در بيت اللّه الحرام بودند.

به راستی این مقام و منزلت چنان وصف ناپذیر است که اشک شوق از دیدگان آن بانو جاری می کند و مادحان را به مدح و ثنای او وامی دارد که بگویند : ای بانوی عزیز !

ص: 134

1- . دلائل الامامة ، ص195 و196.

2- . الامالى، شيخ صدوق ، ص286.

اشکی که به چهره ات فرحناک رسید *** شوقی است که از چشمۀ دل پاک رسید

وقتی که عروس آل یاسین گشتی *** پرواز تو از خاک به افلاک رسید

مادر امامان

بعد از مراسم ازدواج ، اميرمؤمنان على علیه السلام درباره عروس گرامى خويش به فرزند برومندش امام حسين علیه السلام سفارشى

ويژه کرد و فرمود :

احْتَفِظْ بِهَا وَ أَحْسِنْ إِلَيْهَا فَسَتَلِدُ لَكَ خَيْرَ أَهْلِ الْأَرْضِ فِي زَمَانِهِ بَعْدَكَ وَ هِيَ أُمُّ الْأَوْصِيَاءِ الذُّرِّيَّةِ الطَّيِّبَةِ ؛(1)

خوب از او محافظت كن وبه او نيكى كن؛ كه به زودى بهترين انسان روى زمين را به دنيا مى آورد كه در عصر خود برترين مردم بعد از تو خواهد بود . او مادر اوصيا وجانشينان ونسل پاك است .

بدين روى با ازدواج حضرت شهربانو علیها السلام پيوندى تاريخى براى نسلى برگزيده رقم خورد . همسر او امام حسين علیه السلام ، پدر همسر او اميرمؤمنان على علیه السلام برادر همسر او ، امام حسن مجتبى علیه السلام وخواهر همسر او عقيله بنى هاشم حضرت زينب كبرى علیها السلام است .

ص: 135

1- . الخرائج ، ج2 ، ص751.

البته مظلومی اين خاندان به ويژه بعد از شهادت رسول مهربانى ها حضرت محمد مصطفى صلی الله علیه وآله و سلم زبانزد عام وخاص بود وستمگران هرگز اجازه نمى دادند اين خاندان عصمت وطهارت به صورت آزاد در جايگاه الهى خويش باشند ، وهماره از هر نظر عرصه را بر آنان تنگ مى گرفتند و از اين روست که حقايق زندگى اين انسان هاى ملكوتى براى جهانيان پوشيده است . فقط بخش هاى كوتاهى از زندگى سراسر نور اين انوار الهى در جهان قبل از ظهور انعكاس يافته است .

از اين روست كه قلم تاريخ نگاران در زندگى رازگونه حضرت شهربانو علیها السلام كمتر به جوهر زده شده و فقط به جلوه اى اندک از آن زندگى پربار پرداخته اند . اما به واقع اگر در معرفى حضرت شهربانو علیها السلام فقط به همين كلام گهربار اميرمؤمنان على علیه السلام بسنده مى شد ، باز هم انسان هاى فرهيخته ، توان درک آن را به طور كامل نداشتند .

اميرمؤمنان على علیه السلام كه خود سيد الاوصياء است ، از مهین دخت و ستاره درخشان سرزمین کهن فارس ، به عنوان مادر اوصيا ونسل پاک ياد مى كند .

وهمين مدال افتخار براى اين مادر برگزيده بس است كه با آن، گوى سبقت را از همه بانوان بزرگ عصرخويش ربوده است .

هان كه به راستى سخن كوتاه كنم و بينديشم . بينديشم كه چه مى خوانم و چه مى نويسم ؟!

وچه زيبا سرود آنکه سرود :

ص: 136

ماه است چراغ هفت كشور باشد *** خاک رهش آسمان ديگر باشد

جز حضرت شهربانوى عالم ، كيست؟ *** يک زن ، كه به نه امام مادر باشد

اگر سرور آزاد مردان امام حسين علیه السلام بايستى

از اين بانو ، همه جانبه محافظت كند و او را گرامى بدارد ؟ پس به راستی وظيفه حسينيان وهمه انسان هاى آزاد انديش در طول تاريخ و در عصر كنونى درباره اين بانوى برگزيده، چيست ؟

سرزمین فارس در امتداد نور خداى متعال پيامبر مهربان خويش را برای رحمت براى جهانيان فرستاد و فرمود :

( وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ ) ؛(1)

وما تو را جز مهر و رحمت براى جهانيان نفرستاديم.

هنگامى كه اين آيه كريمه نازل شد، مردم جزيرة العرب كه سال ها با پيامبر رحمت در ستيز بودند و رسالت آن رسول مهربان را برنمى تافتند، نمى دانستند چگونه روزى اين رحمت فراگير همه جهانيان را فرا خواهد گرفت.

بنابر نقل تاريخ ، در جنگ احزاب ، آن گاه که مسلمانان سخت گرفتار تردید و نگرانی شدند ، به هنگام حفر خندق ، سنگ بزرگی آشکار شد که کلنگ را شکست .

ص: 137

1- . سوره انبياء ، آيه 107.

پیامبر در حالی که سلمان فارسی او را همراهی می کرد ، وارد خندق شد و کلنگ را به دست گرفت و ضربه ای به سنگِ سخت و بزرگ کوبید و آن را دونیم کرد و برقی از آن جهید که همه مدینه را روشن کرد .

رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم در پی این رویداد ، تکبیر گفت و مسلمانان نیز به پیروی از ایشان تکبیر گفتند .

سپس پیامبر ضربه دوم و سوم را به همین ترتیب بر آن سنگِ سخت و بزرگ زد و آن گاه در حالی از خندق بیرون آمد که آن سنگ را شکسته بود .

سلمان فارسی که مدال « منّا اهل البيت »(1) را از پیامبر دریافت کرده بود ، در باره برقی که به هنگام حفر دیده بود ، از آن حضرت پرسید .

پیامبر رحمت به او پاسخ داد و فرمود :

أضاءت الحيرة وقصور كسرى في الضربة الأولى ، وأخبرني جبرئيل أنّ أمّتي ظاهرة عليها. وأضاء لي في الثانية القصور الحمر من أرض الشام والروم، وأخبرني أنّ أمّتي ظاهرة عليها. وأضاء لي في الثالثة قصور صنعاء، وأخبرني أنّ أمّتي ظاهرة عليها. فأبشروا.

وقتی ضربه اول را زدم و آن برقی که دیدید درخشید ، از آن برق کاخ های حیره و مدائن کسری برای من درخشیدند و جبرئیل به من خبر داد که امت من بر آنها دست می یابند .

ص: 138

1- . بنابر حدیثی که در عیون اخبار الرضا علیه السلام نقل شده ، امير مؤمنان علی علیه السلام می فرماید : رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم فرمود : سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ؛ سلمان از ما اهل بيت است. ( عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج2 ، ص 64 ، ح282).

وقتی ضربه دوم را زدم و آن برقی که دیدید درخشید ، از آن برق کاخ های سرخ در سرزمین شام و روم برای من درخشیدند و جبرئیل به من خبرداد که امت من بر آنها چیره خواهند شد .

وقتی ضربه سوم را زدم و آن برقی که دیدید درخشید ، از آن برق کاخ های صنعاء برای من درخشیدند و جبرئیل به من خبرداد که امت من بر آنها دست می یابند . پس مژده باد .

مسلمانان به یکدیگر مژده دادند و گفتند : حمد و سپاس از آن خدایی که وعده اش راست است و به ما پس از محاصره مدینه وعده پیروزی داده است ... (1)

در همین جنگ سخت وعده پیروزی به دست باکفایت و یدالهی امیر مؤمنان علی علیه السلام رقم خورد و با هماوردی با قهرمان بی مانند شرک ؛ یعنی عمرو بن عبدود ، مدال برتری بر همه انس و جن را از پیامبر مهربان دریافت کرد ، آنجا که فرمود : لَضَرْبَةُ عَلِیٍّ یَوْمَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَیْن؛(2)

به یقین ضربه کاری علی در جنگ خندق از عبادت جن و انس برتر است .

ص: 139

1- . دلائل النبوّة ، ج 3، ص 419 و 420 ؛ الكامل فی التاریخ ، ج2 ، ص 179. این حدیث به اختصار در إعلام الورى، ص90 و 91 و منابع دیگر نیز نقل شده است .

2- . این حدیث زیبا و ماندگار که یکی از برترین فضایل بی شمار امیر مؤمنان علی علیه السلام را بیان می کند ، با متون گوناگونی در منابع معتبر حدیثی و تاریخی شیعه و اهل تسنن نقل شده است . برای نمونه ر.ک: المستدرک علی الصحیحین ، حاکم نیشابوری، ج3 ، ص34 ؛ جامع الاحادیث ، جلال الدین سیوطی ، ج7 ، ص 108، الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف ، ج 2 ، ص 519 ؛ بحار الأنوار ، ج 39 ، ص2.

به راستی اگر سقیفه سازان مدینه ، جانشین بلا فصل پیامبر مهر و رحمت را خانه نشین نمی کردند و امیر مؤمنان علی علیه السلام امامت امت را در ظاهر و باطن به دست می گرفت ، جهان هستی امروزه جلوه دگری داشت .

امیر مهربانی ، دل ها را با مهر و رحمت الهی فتح می کرد و وعده الهی « ما تو را جز مهر و رحمت براى جهانيان نفرستاديم » به بهترین شکل محقق می شد .

به تعبیر بلند حضرت زهرا علیها السلام اگر مردم زمام امور را آن گونه که خدا و رسول او فرموده بودند ، از دستان علی علیه السلام نمی گرفتند و تدبیر کار را آن سان که پیامبر بدو سپرده بود ، تحویل او می دادند، علی علیه السلام آن را به سهولت راه می برد و به سلامت به مقصد می رساند . (1)

اسفا که امت به دست باطل گرایان از مسیر سعادت منحرف شدند و از پذیرش راه روشن خودداری کردند و جهانی با قتل و خونریزی را شکل

ص: 140

1- . آن گاه که باطل گرایان به خانه وحی هجوم آوردند و حضرت زهرا علیها السلام آن همه مصائب را متحمل شد ؛ به بستر بیماری افتاد . زنان مهاجر و انصار به عیادت حضرتش رفتند . آن بانوی ستم دیده در جمع آنها در ضمن سخنانی در جایگاه رفیع امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمود : وَ تَاللَّهِ لَوْ مَالُوا عَنِ الْمَحَجَّةِ اللائِحَةِ وَ زَالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّةِ الْوَاضِحَةِ لَرَدَّهُمْ إِلَیْهَا وَ حَمَلَهُمْ عَلَیْهَا وَ لَسَارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً ...؛ به خداوند سوگند ! اگر امت از مسیر سعادت منحرف شده و از پذیرش راه روشن خودداری می کردند، علی علیه السلام آنها را به راه مستقیم ، رهنمون می شد و به آرامی و صحیح و سالم به سعادت می رساند ... ( تحف العقول ، ص171 ؛ بحار الأنوار ، ج 74 ، ص267).

دادند که برای فتح و پیروزی به جای فتح دل ها ، به فتح کشورها با لشکر کشی های ستمگرانه اقدام کردند .

البته در این زمینه نیز خدای متعال با اراده لایزال خود به دست حجت خویش دل ها را شیفته ولیّ دوران و امیر مؤمنان می کند .

با رویکرد به آنچه گذشت ، روشن می شود كه در همین جنگ سخت احزاب که ياران پيامبر دور همین شهر مدينه خندق مى كندند ، نمی دانستند که این وعده بزرگ الهی و نقطه پيوند آيين مهر و رحمت پيامبر مهربان به تمدّن بزرگ فارس ، با حضرت شهربانو علیها السلام رقم خواهد خورد كه همان پيامبر رحمت فرمود :

اِنَّ لِلَّهِ مِنْ عِبَادِهِ خِيَرَتَانِ فَخِيَرَتُهُ مِنَ الْعَرَبِ قُرَيْشٌ وَ مِنَ الْعَجَمِ فَارس ؛(1)

به راستى خداوند از بندگانش دو برگزيده دارد برگزيده او از عرب ، قريش واز عجم ، فارس است .

اين سخن گهربار در عمل همان سخن چهارمين جانشين پيامبر و فرزند برومند حضرت شهربانو علیها السلام ؛ يعنى امام سجاد علیه السلام است كه در معرفى خويش مى فرمود :

أَنَا ابْنُ الْخِيَرَتَيْنِ ؛(2)

من فرزند دو برگزيده هستم.

ص: 141

1- . كشف الغمه ، ج2 ، ص107.

2- . مناقب آل ابى طالب ، ح4 ، ص167؛ بحار الانوار ، 46 ، ص4.

از مدینه تا روم

آرى، حضرت شهربانو علیها السلام نخستين

بانويى بود كه به عنوان مادر اوصياى نور، نقطه عطفى در پيوند اهل بيت نور و تمدّن كهن فارس و تمدّن هاى ديگر شد و بخش بزرگى از كره زمين را با نور امامان از نسل مبارک خویش و مكتب غنى اهل بيت عصمت و طهارت علیهم السلام آشنا كرد .

از نسل همين بانوی کریمه ، امامى خواهد بود كه اين مأموريت الهى را در همه كره زمين به پايان خواهد رساند ، آنجا كه خداى سبحان مى فرمايد :

( هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ )؛

او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد تا آن را بر همه آيين ها پيروز گرداند ؛ گرچه شرک ورزى را ناخوش آيد .

پيشواى هفتم و چهارمين نسل از فرزندان حضرت شهربانو علیها السلام ؛ يعنى امام كاظم علیه السلام در تفسير اين آيه كريمه مى فرمايد :

يُظْهِرُهُ عَلَى جَمِيعِ الْأَدْيَانِ عِنْدَ قِيَامِ الْقَائِمِ ؛(1)

آن را به هنگام قيام قائم بر همه دين ها پيروز مى گرداند .

آری، آن موعود آسمانی ، همان پیشوای دوازدهم و نهمین نسل از فرزندان حضرت شهربانو علیها السلام ؛ يعنى حضرت بقیه الله الاعظم امام

ص: 142

1- . الكافى ، ج1 ، ص432 ، ح 91.

عصر علیه السلام ؛ است که همگان را به ظهور آن موعود امت ها نوید داده اند .

اینک با گزارشی زیبا در این زمینه دامنه سخن را جمع می کنیم و تفصیل آن را به فرصتی دیگر می سپاریم .

بنابر نقل تاریخ ، سپاه فارس در جنگ « قادسیه» از منطقه جنگی عقب نشینی

کرد . این خبر به یزدگرد بن شهریار آخرین پادشاه ساسانی رسید ، او گمان کرد که رستم فرّخ زاد سردار نامی ایران و ارتش فارس همگی کشته شده اند .

در این هنگام پیکی آمد و قتل عام پنجاه هزار نفر را در نبرد قادسیه و عقب نشینی سپاه از آن را به شاه گزارش داد .

یزدگرد تصمیم گرفت با اعضای خانواده خویش از « کاخ سفید مداین » فرار کند . او به هنگام ترک کاخ با شکوه و مجلّل خویش ، برابر ایوان آن ایستاد و این گونه گفت :

السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِيوَانُ! هَا أَنَا ذَا مُنْصَرِفٌ عَنْكَ وَ رَاجِعٌ إِلَيْكَ أَنَا أَوْ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِي لَمْ يَدْنُ زَمَانُهُ وَ لَا آنَ أَوَانُه ؛

خدا حافظ ای ایوان ! من همینک از تو روی برمی تابم و می روم ؛ ولی به زودی یا خودم بر می گردم ، یا مردی از نسل من که هنوز زمان آمدنش نزدیک نشده و وقت ظهور او نرسیده ، به سوی تو بر می گردد .

سلیمان دیلمی گوید : روزی من به خدمت امام صادق علیه السلام شرف یاب

ص: 143

شدم و به حضرتش عرض کردم : منظور يزدگرد از « مردی

از نسل من » كيست؟

حضرت فرمود :

ذَلِكَ صَاحِبِكُمُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ، السَّادِسُ مِنْ وُلْدِي قَدْ وَلَدَهُ يَزْدَجَرْدُ فَهُوَ وَلَدُه ؛(1)

او صاحب شما حضرت قائم علیه السلام است كه به امر خدای عزیز و جلیل قيام خواهد کرد . او ششمين فرزند ، از نسل من است و یزدگرد نیز پدر اوست .

بنابراین ، حضرت امام مهدی علیه السلام نهمین امام از نسل حضرت شهربانو علیها السلام مهین دخت یزدگرد ساسانی است .

و در راستای همین پیوند خجسته ، در تاریخ اهل بیت علیهم السلام پیوند دیگری رقم خورد و آن پیوند پر رمز و راز حضرت نرگس علیها السلام با امام حسن عسکری علیه السلام بود که مادر ارجمند امام عصر علیه السلام نيز نقطه عطف ديگرى را در پيوند اهل بيت نور با امپراطوری روم رقم زد .

آنچه گذشت قطره ای از دریای فضایل حضرت شهربانو علیها السلام بود که رمز گشایی شد . چرا که همۀ این رازها را به زودی حضرت بقیة اللّه الاعظم امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف رازگشایی خواهد کرد .

ص: 144

1- . مقتضب الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر ، ص41؛ بحار الأنوار، ج 51 ، ص164 ؛ رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار ، ج 3 ، ص52.

امیر مؤمنان علی علیه السلام در سخنی زیبا و راهگشا ، به یار باوفای خویش کمیل بن زیاد نخعی می فرماید :

يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا وَ أَنَا أَفْتَحُهُ وَ مَا مِنَ سِرٍّ إِلَّا وَ الْقَائِمُ علیه السلام يَخْتِمُه ؛(1)

اى كميل ! هيچ دانشى نيست مگر آنكه من آن را آغاز می كنم ، و هيچ رازی نيست مگر آنكه قائم علیه السلام پرده از آن برداشته و به پايان می رساند .

در همین مکتب اهل بیت علیهم السلام انتظار واقعی شکل گرفت و به یکى از اعتقادهاى سازنده و نقش آفرینى که باید بسیار به آن اهمیت داد ، تبدیل شد .

از این روست که پیروان این خاندان برای دوران طلایی ظهور نور لحظه شماری می کنند که در سایه سار این باور ، جزو برترین انسان ها باشند و به مولای خود این گونه عرض ارادت می کنند :

ای آخرین یادگار از نسل مبارک حضرت شهربانو ! در دوران

دردناک هجران شما ، چشم دل ما به نور الهی شما روشن است . ما با همان نور در پی ظهور خواهیم بود و برای فرارسیدن ظهور ، تلاش و لحظه های زندگی دوران هجران را با دعا برای ظهور عطرآگین خواهیم کرد تا به زودی

شاهد به ثمر نشستن شجره طیبه آفرینش باشیم .

ان شاء الله ، به امید فرارسیدن آن دوران شکوهمند .

ص: 145

1- . تحف العقول ، ص171 ؛ بحار الأنوار ، ج 74 ، ص267 .

ص: 146